وقتی میتوان از راههای دیگر باعث سقوط یک حکومت شد، نیازی به پیاده کردن نیرو یا حتی (فریب) جنگ کوتاه مدت یا جنگ هوایی که باعث اتحاد مردم بر علیه دشمن خارجی (نه رژیم) میشود، نیست.
هزینه و سایر خطرات هم صرف نمیکند.
یعنی یک حکومت خارجی برای رضای مردم کشوری دیگر به آن کشور حمله نمیکند. تنبلی، عدم سازماندهی، عدم اتحاد و عدم جمع شدن به دور هستههای مخالف داخلی را با خواستار جنگ شدن برای رهایی از رژیم تبلیغ نکنید که نتیجهای جز عقب افتادهتر شدن کشورتان در بعد توسعه واقتصاد در بعد از جنگ ندارد.
این موضوع که از جنگ به عنوان یک نیاز برای سرنگونی رژیم در فکر دیگری تبلیغ میکنید و میکنند قابل گفتگو و بسط دادن است.
خامنهای خوب میدانست که آن زمان گفت نه جنگ و نه مذاکره.
تحلیلگران موجسوار و عام دنبالهرو این سخن وی را از بعدی به گفتگو گذاشتند که درست نبود و نیست.
خامنهای و حکومت فعلی بر روی چیزی تاکید کردند که افکار عمومی و سطحی را جهت دهند. اما در باطن خود خوب میدانند که طرف مقابل خارجی نیازی به جنگ برای سرنگونیشان ندارد در حال حاضر.
طرف خارجی میداند که بحث ایدئولوژی بدون حمایت سنگین مالی (در تمام جنبه) در هم خواهد شکست.
چیزی که مشخص است این است که، تهدید ضمنی و تصریحی به مداخله نظامی خارجی که رژیم و شاکله آن را هدف قرار داده، توسط عوامل و همچنین نادانی اقشار دنبالهرو در حال پوست اندازیست، به طوری که به جای اینکه فرصتی برای ما مردم باشد، با فرسایشی شدن و گذر زمان، محلی برای هدف قرار دادن امید مردم به خودشان در مقابل حکومت و جهت دهی به سوی سراب توسط رژیم شده است.
جنگ نمیشود چون طرف خارجی نیازی به جنگ ندارد، چون تهدیدات نظامی بعد روانی رژیم را هدف قرار داده، مذاکره نمیشود چون حکومت فعلی مشغول تضعیف و گسستگی نیروی مخالف داخلی و نامید کردن است. تولید امید و ترس واهی و جهتدهی آن، توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی همچون امید و ترس به مداخله نظامی در فکر مخالفان مختلف و به سبب آن ایجاد گروههای فکزنی موافق و مخالف جنگ و اتلاف نیرو و کور کردن استعداد نیروها در جهت مخالف براندازی پیش میرود.
تاریخ را بخوانیم و بفهمیم.
#تکاور_باشیم
نظرات
ارسال یک نظر